هيچ آدمي نميتونه بيخيال مطلق باشه!

تا حدي ميتونه پيش بره..

يه زماني اينطوري بودم.. واقعا هيچ چيزي برام اهميت نداشت! هر اتفاق بدي كه ميوفتاد..! يه جورايي با بيخيالي ردش ميكردم.. موفق هم بودم!

اما يواش يواش پر شدم.. چي ميگن؟؟ آها.. كاسه ي صبرم لبريز شد..

تازه اون موقع بود فهميدم كه منم زودرنجم! اون موقع ها از خودم هم قايم ميكردم اينو..

اما فهميدم نه بابا! بعضي چيزا بايد اهميت داشته باشه!

البته اون موقع هم نه اينكه اهميت نداشت!

بذار با درس و نمره بگم!!

مثلا اگر بجاي 20 ميشدم 19 برام اهميتي نداشت!! 19 هم نمره س خوب!! حتي وقتي ميديدم دوستام براي 0.25 گريه ميكردند بهشون ميخنديدم.. اينطوري بود..

اينجوري نبود كه اگر دلي ميشكستم بي اهميت بودم..

واسه همين به اين نميگند بيخيالي مطلق!

و من نميتونم باشم..

شايدم وجود نداشته باشه..

بيخيال بابا! مغز خودم هنگ كرد.. احتمالا چشماي تو هم الان بايد ديدني باشه!

ارتش علامتاي سوالو تعجب دارند جلوت رژه ميرن..!!

(نيشخند)