• وبلاگ : دست نوشته هاي من
  • يادداشت : زندگي روزانه
  • نظرات : 7 خصوصي ، 8 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    شكايت نكنيم.بهتره كه تغييرش بديم.
    شكايت نكنيم.بهتره كه تغييرش بديم.
    شكايت نكنيم.بهتره كه تغييرش بديم.
    شكايت نكنيم.بهتره كه تغييرش بديم.
    + صدف عبادي 

    salam

    اولين باره ميام به وبلاگتون شايد هم نه نميدونم

    اما بايد بگم شعر سهراب رو به بهترين نحو ممکن امروزي کردين و تغيير دادين

    اين روزها همه چيز تغيير ميکنه

    بيچاره سهراب

    بيچاره شما

    بيچاره من.............بيچاره همه

    موفق باشيد.

    bye

    ميخواستم يه چيزايي بگم..!

    اما پشيمون شدم

    موفق باشي

    قبلا هم از زندگي ماشيني صحبت كرده بودي

    حرفي ندارم بزنم.

    موفق باشي

    سلام عليكم

    ضمن عرض تبريك امروز جمعه خدمت شما عرض كنم كه نه تنها مسئله ي ما رندگي ماشيني نيست ، بلكه مزيت دارد زندگي ماشيني .

    مسئله در آنجاست كه فرموده ايد : زندگي خيلي از ما ... .

    آيا در عصر حاضر يعني كلمه ي كليدي شما خبري از ما هست ؟!

    ما ، حتي در جمهوري اسلامي ، در ظرف موسسات ، سازمانها و ادارات جامعه ي مدني تعريف مي شويم و اين تعريفات از ماست كه اين چيه ترافيك ايجاد كرده .

    در حاليكه شما اين چيه ترافيكي نداريد و قتي كه مي گوييد : اياك نعبد و ... .

    حالا چه در فرادا و چه در جماعت و جمعه ي شهر و ديارمان ايران و ديگر بلاد هم و همگي هم در جهان ، يعني تنها تعريفي كه از ما مي شود شد .

    مثلا شما در جامعه چه تعريفي از خود داريد ؟

    هيچ بنده ي خدايي يافت نمي شود كه در اين چيه ترافيك گير كند يا حتي برايش پيش بيايد ، ولي مثلا يك شهروند چي ؟

    پي مسئله در تعريف ما از ماست كه آيا بنده ي خداييم ؟ يا مثلا شهروندي ؟