لحظه نبودن نيستن ها
و هزار گلپونه بوسه
تركيباي سختي هستند.. البته در حد فهم من .
که دلتنگي ام را به قاصدک سپردم
اينو قبلا هم توي يكي از نوشته هات ديده بودم..
لحظه هاي زرد و بي صداي مرا تو آبي و ترانه باران کن.
اينو هم همين طور. شبيه شو تو نوشته هات ديده بودم..
مهرباني باران ، يادم کن در هر شبي که بي ستاره شد.
اينو معنيشو نفهميدم!
در كل شعرت خيسه..! حالا يا با بارون.. يا با اشك
راستي.
اون عكسه هم كه اولش گذاشتي، نيومد.
لينكش خرابه فكر كنم.
در هر حال موفق باشي